وب شریعتی
- وب فراخوانیجناب آقای حجه السلام والمسلمین دکترحاج غلامرضار ییسیان ریاست محترم دانشکده الهیات ومعارف اسلامی دانشگاه مشهد: انتصاب حضرتعالی رابه عضویت در هیات امنای دانشگاه مذاهب اسلامی تبریک عرض نموده امیدواریم درتمامی مراحل زندگی موفق با شید
حضور شما آتنی های عزیز باعث تسلی خاطر بازماندگان خواهد شد
وبلاگ آتنی مصیبت وارده را به خانواده وبستگان آن مرحومه تسلیئت می گوید
ایران
نوروز در ایران جشن آغاز
سال نوست. ایرانیان امروز تعدادی از آیینهای نیاکان را از یاد برده یا
شکل آن را تغییر دادهاند، از جمله نوروزخوانی یا به راه انداختن حاجی
فیروز. همچنین تعدادی رسم جدید بر آن افزودهاند، چون خریدهای مفصل
نوروزی، شلیک کردن توپ، تحمل راهبندانهای خیابانها در ماه پایانی سال!،
تماشای سریالهای نوروزی، پرداخت عوارض شهری و تعیین نرخ جدید کالا و خدمات
در سال نو!
نوروز در ایران همراه است با سفره هفت سین، خانهتکانی، درست کردن و خوردن سبزیپلو با ماهی در شب آغازین سال نو، دید و بازدید، دریافت و دادن عیدی، تهیه شیرینی و آجیل، مسافرت و...
تاجیکستان
جشن نوروز برای مردم تاجیکستان، به ویژه بدخشانیان، جشنی ملی و دیرینه
است. تاجیکها از نوروز به عنوان رمز دوستی و زنده شدن کل موجودات یاد
میکنند. نوروز در این
کشور به نام «خیدیر ایام»، یعنی جشن بزرگ، معروف است. تعدادی از مراسم این جشن
در تاجیکستان با مراسم سنتی آن در ایران مشترک است، اما بعضی از این
مراسم مثل برپایی مسابقاتی چون تاببازی و یا بزکشی از آیینهای مردم
تاجیکستان در نوروز است.
افغانستان
نوروز در افغانستان با همان شور و شکوه پیشین برگزار میشود. از آیینهای
خاص افغانها در اولین روز عید نوروز پرچم امام علی(ع) است که با مراسمی
ویژه و باشکوه در صبح آن روز برافراشته میشود و بدینگونه، جشن نوروز
رسماً آغاز میگردد.
ترکیه
در ترکیه، نوروز را آغاز بهار طبیعت، شروع تجدید حیات، تازگی و طراوت در جهان میدانند. برخی از
مردم این سرزمین نوروز را روزی مقدس همانند شب قدر و شب برائت، و برخی عامل
اتحاد و همبستگی و حتی زادروز امام علی(ع) و تعیین ایشان به خلافت و
سالروز ازدواج ایشان با حضرت فاطمه(س) دانستهاند. اکنون نوروز در ترکیه
تعطیل رسمی است.
ایران
نوروز در ایران جشن آغاز
سال نوست. ایرانیان امروز تعدادی از آیینهای نیاکان را از یاد برده یا
شکل آن را تغییر دادهاند، از جمله نوروزخوانی یا به راه انداختن حاجی
فیروز. همچنین تعدادی رسم جدید بر آن افزودهاند، چون خریدهای مفصل
نوروزی، شلیک کردن توپ، تحمل راهبندانهای خیابانها در ماه پایانی سال!،
تماشای سریالهای نوروزی، پرداخت عوارض شهری و تعیین نرخ جدید کالا و خدمات
در سال نو!
نوروز در ایران همراه است با سفره هفت سین، خانهتکانی، درست کردن و خوردن سبزیپلو با ماهی در شب آغازین سال نو، دید و بازدید، دریافت و دادن عیدی، تهیه شیرینی و آجیل، مسافرت و...
تاجیکستان
جشن نوروز برای مردم تاجیکستان، به ویژه بدخشانیان، جشنی ملی و دیرینه
است. تاجیکها از نوروز به عنوان رمز دوستی و زنده شدن کل موجودات یاد
میکنند. نوروز در این
کشور به نام «خیدیر ایام»، یعنی جشن بزرگ، معروف است. تعدادی از مراسم این جشن
در تاجیکستان با مراسم سنتی آن در ایران مشترک است، اما بعضی از این
مراسم مثل برپایی مسابقاتی چون تاببازی و یا بزکشی از آیینهای مردم
تاجیکستان در نوروز است.



افغانستان
نوروز در افغانستان با همان شور و شکوه پیشین برگزار میشود. از آیینهای خاص افغانها در اولین روز عید نوروز پرچم امام علی(ع) است که با مراسمی ویژه و باشکوه در صبح آن روز برافراشته میشود و بدینگونه، جشن نوروز رسماً آغاز میگردد.

جمهوری آذربایجان
یکی از جشنهای بزرگ مردم جمهوری آذربایجان نوروز است. در جمهوری آذربایجان درباره پیدایش جشن نوروز داستانهای گوناگونی نقل شده است. مردم اران جمهوری آذربایجان به دلیل اعتقاد به آیین و مراسم نوروز برای بهتر برگزار کردن جشن نوروز تدارک ویژهای میبینند. فرستادن خوان سمنو، انداختن کلاه پوستین به درها، آویزان کردن کیسه و توبره از سوراخ بام در شب عید و درخواست تحفه عید در این سرزمین موسوم است
قزاقستان
نوروزدر قزاقستان شروع اعتدال بهاری است. قزاقها بر این باورند که در این روز ستارههای آسمانی به نقطه آغازمیرسند و همهجا تازه میشود و روی زمین شادمانی برقرار میگردد. نوروز
برای مردم این سرزمین بسیار مقدس بوده و اگر در این روز باران یا برف
ببارد، آن را به فال نیک میگیرند و معتقدند سال خوبی آغاز خواهد شد.

ترکمنستان
در کشور ترکمنستان، طبق رسم قدیم و جدید، دوبار در سال جشن نو گرفته میشود؛ یکی بر اساس تقویم میلادی به عنوان جشن بینالمللی (سال نو)، و دیگری نوروز به نشانه احیای آداب و رسوم دیرینه. مردم این کشور عقیده دارند زمانی که جمشید به عنوان چهارمین پادشاه پیشدادیان بر تخت سلطنت نشست، آن روز را نوروز نامیدند. ترکمنها آداب خاصی برای نوروز دارند، از جمله غذاهای خاص نوروز و برپایی بازیها و مسابقات گوناگون.
پاکستان
مردم پاکستان نوروز را «عالم افروز» مینامند؛ یعنی روز تازهرسیده که با ورود خود، جهان را روشن و درخشان میکند. در میان مردم این سرزمین تقویم از اهمیت خاصی برخوردار است. بدین سبب، گروهها و فرقههای گوناگون دینی و اجتماعی در ابتدای تقویمهای خود به تاریخچه نوروز و ارزش و اهمیت آن میپردازند. این تقویم را که با نوروزآغاز میشود، در پاکستان «جنتری» مینامند.
زیباترین مراسم دینی و آئینی،نقش حنا، عطر سمنو در بهار سبز
دم دمههای عید، زنان ایرانی شروع به
خیساندن گندم و جوانه انداختن آن میکنند. نه فقط برای سبزه سبز کردن، بلکه
برای اجرای مراسمی که سینه به سینه از مادرانشان آموختهاند و آن را در
آستانه بهار اجرا میکنند؛ یعنی مراسم خوشمزه سمنو پزان!
البته مراسم
سمنو پزان نه فقط در میان زنان ایرانی، بلکه در افغانستان و پاکستان هم
اجرا میشود. سمنو پزان یک مراسم دینی آیینی است که به یمن نو شدن سال
انجام میشود. برای تهیه سمنوی سفره هفتسین باید از مدتی قبل گندم مرغوب
پوست نکنده را پاک و غربال کرد تا دانههای شکسته و دانههای سیاه از آن
جدا شود. سپس گندم پاک شده باید شسته شود و به مدت 24ساعت در آب ولرم خیس
بخورد و در کیسهای نخی و سفید ریخته شود تا کم کم جوانه بزند.
این فرایند نزدیک به 4روز طول میکشد و در این مدت همه زنانی که در مراسم شرکت میکنند، سهمی در انجام این آیین به عهده میگیرند. یکی گندم پاک میکند، دیگری گندم میشوید و آن یکی مراقب است تا جوانهها نگندند. یک نفر نیز در هنگام کار قرآن و ذکر میخواند. بعد از آن، زنها دست به کار «سوهان کردن» و شیره کشی از گندم میشوند تا همه چیز برای پخت سمنو آماده شود. سمنوپز اصلی باید خانم پاکدامن و محبوب و سن و سالداری باشد. سمنو پزی ضمناً یک مرحله حساس دارد و آن دم انداختن سمنو است که باید قبل از اذان صبح انجام شود. هر کسی که نذر داشته باشد، یک سینی محتوی حنا، سرمه دان، آیینه و شمعدان را آماده کرده و به اصطلاح، پیشکش حضرت زهرا(س) میکند و روی دیگ سمنو قرار میدهد. بعد از پخت سمنو، همگی قدری از حنا را کف دستشان میگذارند و به یادگار، کف دست هایشان را نقش میزنند.
یک مراسم کاملاً زنانه! جشن و شادی به رسم «چوکر خونه»
«چوکر خونه» اسم عجیب و غریبی است، اما نه
برای زنان سنگسری! در شهرستان سنگسر، از قدیم رسم بوده که با فرا رسیدن
بهار، از روز اول تا سیزدهم نوروز، یک جشن کاملاً زنانه برپا شود.
دلیل
برگزاری این جشن، تمام شدن کارهای پشم ریسی و پارچه بافی بوده و زنان برای
رفع خستگی یک سال گذشته و به نیت استراحت بهاری شان، در خانه یکی از زنان
سنگسر مراسم شادی و پایکوبی برگزار میکنند. این خانه باید حیاط بزرگی
داشته باشد و مرد خانه هم حضور نداشته باشد. در این مراسم، یکی از خانمها
لباس مردانه میپوشید و چوبی به دست میگرفت و نقش چوپان را بازی میکرد.
چند بچه هم نقش گوسفندها را بازی میکردند و یکی از خانمهای میانسال نیز
نقش ارباب را بازی میکرد. ارباب از چوپان میپرسید: چرا گله را به چراگاه
نمیبری؟ چوپان میگفت: کفش ندارم! به او کفش میدادند. دوباره از او
میپرسیدند: چرا گله را به چراگاه نمیبری؟ چوپان میگفت: شلوار ندارم.
ارباب به او شلوار میداد. باز میگفت: کت ندارم. ارباب به او کت میداد.
دفعه بعد، چوپان با صدای بلند میگفت: من زن ندارم! ارباب، دست یکی از
دخترها را میگرفت و به چوپان میداد. بعد هم عروس و داماد خیالی، روی
صندلی مینشستند و دایره و تمبک نواخته میشد و همه با لباسهای محلی، به
شادی و پایکوبی می پرداختند.
روشنایی های شب عید،حرمت «مامجِ» <مادرمه>مازندرانی ها
نوروز است و آیینهای دوست داشتنی اش؛
تنوع قومیت ها نیز این آیینها را بهطرز شگفتانگیزی متفاوت و جذاب کرده
است؛ از خوراکی های مخصوص شب های عید تا مراسم و آیین هایی که هنوز هم به
زیبایی اجرا می شود.
نوروز، زمان لمس آیینهای ایرانی است که حتی چندین روز قبل از عید آغاز می شود و تا پایان سیزدهم فروردین ادامه می یابد.
یکی
از این آئین های زیبا، «مامج» و<مادر مه> یا <مارمه> نام دارد. از قدیمالایام در میان
خانوادههای مازندران رسم بر این است كه یكی از اعضای خانواده با صلاحدید
روحانی محل، به عنوان «مامج» كه پیامآور نیك بختی است، انتخاب میشود و با
مراسم خاصی، هنگام تحویل سال وارد خانه میشود.
«مامج» همراه با یک ظرف آب و یك سینی حاوی قدری گندم یا برنج، با پای راست به خانه قدم می گذارد و مورد استقبال قرار میگیرد. «مامج» در چهار گوشه تمام اتاقها قدری آب به عنوان نماد آبادی و نظافت و منبع حیات میریزد و سپس با اضافه آبی که در دست اوست، کدبانوی خانه، چای درست میكند. همچنین عیدانه خوبی را برای «مامج» در نظر میگیرند. علاوه بر جوراب یا پیراهن، مقداری پرساق (نوعی شیرینی) و تخم مرغ رنگ شده و مقداری پول نیز به او میدهند. روستائیان مازندران، همچنین در اولین شب سال نو، چراغ خانههایشان را تا صبح روشن نگه می دارند و باور دارند که در اول سال نباید خانهای تاریك بماند.
برخوان نعمت های نوروزی،پای سفره های بهار ایرانی ها
در میان آذری زبانها، گذاشتن ماست و گوشت
و پلو در سفره نوروزی که نشانی از برکت و آرزوی محصول خوب است، رواج دارد.
مردم بوشهر هم از چند روز قبل از نوروز، اقدام به تهیه و درست کردن دو
شیرینی «بیب گلی» و «قراپیچ» میکنند تا در زمان تحویل سال بر خوان نوروزی
بگذارند.
درتمام طول نوروز، بوشهریها مقداری از این دو شیرینی را در
خانه های خود نگه میدارند. در لرستان، لرها سفره هفتسین خود را رو به شرق
خانه (در اصطلاح محلی رو به آفتاب زنان) پهن میکنند. خانوادههای لرستانی
اگر یکی از اعضای خود را از دست داده باشند، معمولاً در سال نخست، خوان
نوروزی نمیچینند و تنها به رویاندن سبزه میپردازند. یکی از عناصر متفاوت
لرستانیها بر خوان نوروزی، نارنج است. مردم کرمان نیز در کنار سمنو که
نمادی از برکت است، شیرینی خاصی به نام «کماچ سهن» را بر خوان نوروزی خود
قرار میدهند.
خوراکیهای نوروزی: در خراسان شمالی دو هفته مانده به نوروز، مراسم «دانو پزی» برگزار می شود. به این صورت که موادی چون گندم، نخود، عدس و برنج را داخل ظرف آب ریخته با ادویه میپزند. وقتی غذا آماده شد، مهرهای آبی رنگ درون ظرف میاندازند. سپس مادر خانواده شروع به تقسیم دانو میکند؛ مهره اگر از آن فرد خوش خلقی باشد، خانواده سال پربرکتی را خواهد داشت. در یزد، خوراک سنتی مردم در شب نوروز، سبزی پلو با گوشت است. زرتشتیان یزد، شیرینی مخصوص خود را که «پالوه مروارید» نام دارد، برای نوروز تهیه میکنند که از آرد گندم است و گویا آمادهسازی خاصی را میطلبد که بانوان زرتشتی از اوایل زمستان شروع به انجام مراحل مختلف آن میکنند.
از «بیت گلی» بوشهریها تا شام مخصوص لرها،شیرینی شادمانی های نوروزی
مردم استان بوشهر همچون دیگر ایرانیها،
نوروز را با شادمانی دید و بازدید و پوشیدن لباسهای نو آغاز كرده و خود را
مهیای سفر یا پذیرایی از مهمانان نوروزی میكنند.
پهن كردن سفره هفت
سین در نقاط مختلف بوشهر با هم متفاوت است، اما همه مردم فرا رسیدن سال
جدید را به فال نیك گرفته و در ایام نوروز، نوعی شیرینی به نام «بیت گلی»
تهیه میكنند. در قدیم الایام، كودكان و نوجوانان نواحی مركزی استان بوشهر،
ایام عید به میدان بزرگی به نام «لوله خرابی» در محله «جبری» می رفتند و
به بازی «ده شی» به «سی شی» میپرداختند. در این بازی، یك شیشه دهن گشاد
چهارگوش را پر از آب كرده و یك استكان در ته آن قرار میدادند و هركس موفق
میشد كه از بالای دهانه شیشه یك عدد سکه «ده شاهی» به درون استكان
بیندازد، «سی شاهی» برنده میشد، وگرنه «ده شاهی» را از دست میداد!
شام مخصوص: در
لرستان رسم است که همه افراد یک خانواده، شب عید در منزل والدین یا برادر و
خواهر بزرگتر جمع شوند. میزبان، غذای شب عید را تهیه میکند که همه ساله
ثابت است و هر خانواده سعی میکند همین غذا را در شبهای عید سالهای بعد
هم بپزد.
چند ساعت بعد از تحویل سال، دید و بازدید نوروزی با رفتن به
خانه ریش سفید فامیل آغاز میشود. در عین حال، صبح اولین روز سال و پیش از
شروع دید و بازدیدها، مردم لرستان با لباسهای نو به گورستان میروند و با
درگذشتگان خود دیداری تازه میکنند.
خصلت طبیعت دوستی و گردشگری اهالی
لرستان باعث شده است تا سیزده بدر در این منطقه از اهمیت فراوانی برخوردار
باشد. غذای سیزده بدر عموماً همان غذایی است که شب عید تهیه میشود. مثلاً
اگر خانوادهای رسم داشته باشد که شب عید خورشت قیمه بخورد، روز سیزده
نوروز هم همان غذا را درست میکند.
روشنایی های ماندگار بهاری،شمع افروزی به نیت خوشبختی
مراسم نوروز در شهرها و روستاهای استان
مركزی نیز همانند سایر نقاط ایران از ارزش و اعتبار خاصی برخوردار است. بوی
بهار كه در كوچه پس كوچهها میپیچد، شهرو روستا حال و هوای عجیبی پیدا
میكند. گویی همه چیز به جنبش و حركت درمیآید.
گذاشتن یك ظرف پر از نان
و پنیر و سبزی به نشانه روزی و بركت و شمعهای روشن به تعداد اعضای
خانواده به نشانه روشنایی و نورافشانی زندگی، از ویژگیهای سفره هفت سین
مردم اراك است.
در بعضی از خانوادهها، قرار دادن یك ظرف شیر یا ماست كه
مظهر سفیدی و پاكی است، در كنار سفره هفت سین بسیار مرسوم است. در استان
مركزی و شهرستان اراک، بنا بر یك رسم قدیمی مانند شهرهای دیگر کشورمان،
پوشیدن لباس نو در هنگام تحویل سال را خوش یمن و مبارك میدانند.
نوبهارِ نصرآبادی ها: مهربانی، ساده زیستی، صفای باطن و دلهای شاد در كنار سختكوشی و قناعت، از مشخصههای مردم روستای نصرآباد از توابع شهرستان گرگان است که همواره مهمان نوازی شان از مسافران زبانزد عام و خاص است. با این حال، در این روستای زیبا نیز مراسمی مشابه مراسم مردم اراک برگزار می شود.
دو شب مانده به عید، همهاهالی نصرآباد به نیت مردگان خود و برای دامهایی كه داشتند، به تعداد اعضای خانواده، شمع روشن می کنند تا در طول سال نو، روشنایی از خانه هایشان رخت بر نبندد و درهای شادمانی و تندرستی به رویشان بسته نشود. نصرآبادی ها در عین حال برای سال جدیدشان، یک «شگون» انتخاب میكردند كه با خود قرآن و سبزه به همراه داشت و به عنوان اولین فرد در سال نو وارد خانه میشد. اگر در آن سال، كارها خوب پیش میرفت و به تعداد اعضای خانواده، یا به محصولات و دامهایشان چیزی اضافه میشد، اعتقاد پیدا میكردند كه «شگون» خوش قدم بوده و برای سال آینده هم، آن فرد را شگون خود انتخاب میكردند. این آئین با اندک تغییراتی همچنان در این روستا برگزار می شود.
آئین دیرسال روستاییان گلستان،سفره های هفت سین در سینی!
یکی از باورهای کهن روستائیان استان
گلستان این است که در آستانه سال نو، نباید به کسی بدهکار باشند و از کسی
هم نباید قرض بگیرند، بخصوص ماست و سبزی، که اگر به ناچار بخواهند ماست قرض
بگیرند، در قبال آن باید كاسهای شیر اهدا کنند!
در روستاهای گلستان،
از دیرباز رسم بر این بود که خانم های منزل، هفت سین را داخل یك سینی بزرگ
میچیدند و همراه با قرآن و نان و شیرینیهای دستپخت سنتی، مقداری میوه هم
داخل آن میگذاشتند و بر سر سفره می آوردند.
روستائیان گلستان در عین حال، سفره هفت
سین خود را روی زمین و در بهترین اتاق خود پهن می کنند و امروزه هر چند
برخی خانوادهها هنوز هم به همین شكل عمل میكنند، اما با آمدن مبل و
صندلی، شیوه پذیرایی در بسیاری از خانواده ها تغییر كرده و به جز ساعت
تحویل سال كه سفره هفت سین پهن است، سفره ها خیلی زود برچیده میشوند.
رفتن
به امامزاده ها و زیارت اهل قبور، از آئین های کهن بسیاری از مناطق ایران،
منجمله روستاهای استان گلستان است که همچنان زنده و پویا است.
زیبایی های نوروزِ مردم شیراز،پای «هفت سین» با «هفت میم»!
در شیراز، علاوه بر هفت سین، «هفت میم» را
هم درسفره میگذارند که عبارتند از: مدنی (لیمو شیرین)، مرغ، ماهی، میگو،
مسقطی، ماست و مویز. به علاوه کنگر ماست، عسل، خرما، کره، پنیر، کاهو و تخم
مرغ رنگی!
موقع تحویل سال، همه اهل خانه باید با لباس نو بر سر سفره
نشسته باشند. اسپند هم دود می شود که هر کدام فلسفهای خاص دارد. شمع برای
روشنایی خانه، قرآن نشانه توجهی است که باید در آغاز سال به خداوند داشته
باشیم، سکه نشانه ای از از خیر و برکت، اسپند برای دوری از چشم زخم، برنج،
نشانه خیر و برکت و فراوانی، آب، نشانه صافی و پاکی و گشایش کار و آیینه،
برای رفع کدورت و نشانه ای ازصفا و پاکی و یکرنگی. شیرازی ها همچنین براین
عقیده اند که بعد از تحویل سال، نباید شمع ها را با فوت خاموش کرد، بلکه
باید گذاشت تا آخر بسوزند و یا با نقل و مسقطی، خاموششان کرد. در گذشته رسم
بود که مردم شیراز، پیش از نوروز حجامت میکردند و اعتقاد داشتند که در
سال نو باید خون نو در بدن جاری باشد.
معمولاً یک ماه قبل از عید، مردم شیراز به بازار می رفتند و پوشاک عیدشان را می خریدند. در گذشته، مردم معمولاً پارچههایی را خریداری میکردند که رنگ روشن داشت و باور داشتند که اگر پوشاکشان را خودشان شخصاً بدوزند، پارچه آن را باید روزهای دوشنبه یا جمعه قیچی کنند و معتقد بودند که روزهای دیگر، ساعت سنگین است و رخت مدتی روی دست میماند تا دوخته شود. سبز کردن گندم، عدس، تره تیزک هم از دیرباز در شیراز مرسوم بوده است. شیرازی ها معمولاً برای این کار از ظرفی استفاده میکنند که از جنس مس یا روی باشد و بعد، مقداری دانه به سلامتی عزیزانشان می ریزند و به ترتیب، نام اعضای خانواده را به زبان میآورند.
کهن ترین آئین باستانی ایرانیان،حکومت طنزآمیز میر نوروزی در ایام عید
«میرنوروزی» و حکومت طنز آمیز و مسخره او،
در ایران سابقه تاریخی دارد. پیش از اسلام چند روز مانده به نوروز،
دستهای از مردم جمع میشدند و جوانی ورزیده را به عنوان میرنوروزی یا
«امیر نوروز» انتخاب و لباس پر زرق و برقی تن او میکردند و سوار الاغ یا
شتر یا اسب با طبل و ساز و کرنا، به همراهش به راه میافتادند و شادی می
کردند.
این افراد تا سیزده نوروز، در شهرها و روستاها می چرخیدند و
مردم را سرگرم می کردند. میر نوروز طی این مدت، هرچه دستور میداد، فوراً
اجرا میشد. او از مردم و همراهانش، کارهای بی معنی و مسخره ای میخواست که
باعث خنده دیگران میشد. میرنوروزی هنگام رسیدن به منزل ثروتمندان، طنابی
به داخل خانه میفرستاد و صاحبخانه هم هدیه خاصی را به طناب میبست و بیرون
میفرستاد.
در برخی از مناطق ایران هم دختران دمبخت اگر حاجتی داشتند،
در اتاقی یا آب انبار خانه پنهان میشدند و گرهای به لباس خود میزدند.
مادر دختر از خانه بیرون آمد و از همراهان میرنوروزی، کودک نابالغی را به
داخل منزل میبرد که گره لباس دختر را باز کند تا بخت دختر در سال نو باز
شود. برخی معتقدند حاجی فیروز، بازمانده همان رسم میرنوروزی ایران باستان
است.
از حنابندان لک ها تا چهارشنبه های مردمان قره پاپاق،رنگین کمانی از خیر و خوشی
لکها از اقوام مردم لر، از دیرباز با
تحویل سال نو، آرزو میکردند فردی پاک سرشت و نورانی یا بچهای معصوم،
نخستین فردی باشد که به خانه آنان می آید و به همین خاطر، بخشی از حوادث
سال بعد و بهرهمندی از خیر و خوشی یا غم و اندوه را از چشم او میدیدند.
از
دیگر آداب و رسوم نوروزی لکها، آشتی دادن آشنایانی است که در سال کهنه
بین آنها کینه و کدورت و دشمنی ایجاد شده بود. لکها به احترام همدیگر،
چنانچه کسی بستگان خود را تازه از دست داده بود، سعی میکردند مراسم عید را
بیسر و صدا در خانه خود برپا کنند و از دید و بازدید بپرهیزند و با رفتن
به خانه عزادار، با ذکر فاتحه با وی همدردی کنند.
حنا زدن به کف دست دختران و زنان و حنا بستن کاکل قوچ گله و پختن آش موسوم به «برنج پلویی» یا در صورت وسع، سر بریدن مرغ، خروس و گوسفند، از دیگر آداب و رسومی است که از گذشته در مناطق لکنشین رایج بوده است. امروزه هم برخی از این آداب و رسوم و باورها در میان برخی از طوایف و روستاها و حتی شهرهای لکنشین به قوت خود باقی است، چراکه مفاهیمی چون بهار و نوروز و رویش طبیعت، با روح و روان لکها که از اصیلترین طوایف ایرانی هستند، سرشته و عجین شده است.
ماه عید در ایل قره پاپاق:در ایل قره پاپاق، از ایلات شهرستان نقده واقع در آذربایجان غربی، اما سراسر اسفند را «ماه عید» مینامند. آنها اسفند ماه را به 4 چهارشنبه تقسیم میکنند و در نخستین چهارشنبه معروف به «دروغگو»، جوانان بر جایی بلند، مانند پشتبامها و روی تپهها، آتش میافروزند و به تیراندازی و نشانهگیری تفریحی میپردازند. آنها دومین چهارشنبه را «راستگو» و سومین چهارشنبه را «سیاه» مینامند و این روز را به یاد درگذشتگان، بر سر گور مردگان خود حاضر می شوند و پس از فاتحهخوانی، شیرینی تقسیم می کنند. آخرین چهاشنبه سال را هم با پوشیدنن لباس نو، آماده استقبال از سال نو می شوند.
برگرفته از مجله توریسم